ابوالفضل علمدار
به وبلاگ من خوش اومدید.





مرداد 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



کاربران آنلاین

  • سونیا سجادی
  • خانوم آقای میم...♡

خبرنامه



رتبه


    آمار

    • امروز: 20
    • دیروز: 2
    • 7 روز قبل: 34
    • 1 ماه قبل: 1318
    • کل بازدیدها: 46390

    کاش برخی مسئولین می فهمیدند ...

    شهید حججی

    موضوعات: شهدا  لینک ثابت
    [پنجشنبه 1396-05-26] [ 11:45:00 ب.ظ ]

    رجزخوانی سردار سلیمانی در مقابل داعشی ها ...

    شهید حججی

    موضوعات: بدون موضوع, شهدا  لینک ثابت
     [ 11:29:00 ب.ظ ]

    الگو گیری از ویژگیهای فاطمه معصومه (س) ...

    1- علاقه و تبعیت از خانواده

    از صفات پسندیده و نیکوی این بانوی عظیم الشأن، علاقه و دوستی زایدالوصفی است که ایشان به خانواده، به خصوص به برادر محبوبشان امام رضا(ع) داشتند. ایشان ده ساله بودند که پدر بزرگوارشان در زندان هارون الرشید به شهادت رسید و از آن به بعد در آغوش پرمهر امامت و ولایت تربیت یافتند.

    بحث دیگری که می توان در این مجال بدان پرداخت، این موضوع است که حضرت معصومه (س) ازدواج نکرده اند. این سؤال برای خیلی ها پیش می آید که چرا؟

    در زمان زندگی ایشان یعنی دوره حکومت بنی عباس، خفقان شدیدی حاکم بود. امکان ارتباط بین خانواده امام و دیگران بسیار سخت حاصل می شد. شیعیان جرأت نزدیک شدن به خانه امام را نداشتند، چه برسد به اینکه به فکر خواستگاری از حضرت معصومه(س) برآیند (کتاب کریمه اهل بیت- ص 491 و 492) ولی ایشان از این شرایط هیچ گله و شکایتی نداشتند و همواره شاکر خداوند و تابع خانواده خود بوده اند.

    2- یک دانشمند واقعی

    از مشخصات بارز این الگوی به تمام معنا، علم و دانش ایشان بود. در تاریخ برای اثبات این موضوع روایات متعددی آمده است: زمانی جمعی از شیعیان برای دریافت پرسش های خود به مدینه وارد شدند تا به محضر امام موسی کاظم(ع) برسند. وقتی به منزل آن حضرت رسیدند، باخبر شدند که آن بزرگوار در مسافرت هستند. ناگزیر سؤالات را نوشتند و به خانواده امام سپردند تا در سفر بعدی پاسخ ها را دریافت کنند. چند روز بعد که برای خداحافظی به در خانه امام آمدند، دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ سؤالات را نوشته و آماده نموده است. شادمان جواب ها را گرفتند. هنگام مراجعت، امام کاظم(ع) را دیدند و ماجرا را تعریف کردند. امام پاسخ های حضرت معصومه را خواندند و به تمجید از آن حضرت فرمودند: پدرش به فدایش باد. (کشف اللئالی صالح ابن عرندی)

    3- شجاعت

    حضرت معصومه(س) محدثه و امینی برای پدرشان محسوب می شدند (انوار المشعشعین ج 1 ص 211) احادیث زیادی از قول ایشان به ما رسیده است از جمله: حدیث منزلت (الغدیر ج 1 ص 197)، حدیثی که قسمتی از معراج پیامبر را بیان می کند (بحار ج 68 ص 76 و 77) حدیثی در حالات تولد امام حسین(ع) (الامالی ص 82) و احادیث دیگری که همه در وصف شیعیان و حقانیت تشیع است. این  امر نشانگر شجاعت و جرأت این شیرزن است. با وجود خفقان حاکم در زمان هارون، که نقل احادیث ممنوع بود، ایشان در همه حال از اسلام واقعی دفاع کردند و تا آنجا که توانستند پیام ولایت را به گوش مسلمانان رساندند.

    این درسی برای دختران ماست که همیشه و همه حال در فکر احیاء اسلام باشند.

    عواملی همچون تابع خانواده بودن، علم و دانش بسیار، شجاعت و دلیری، حمایت از حریم ولایت، تلاش و پشتکار بی حد و حصر و صدها دلیل دیگر، ما را به سمت الگوپذیری از این بانوی یگانه می کشاند

    4- حامی ولایت

    حضرت فاطمه معصومه(س) تا پای جان از ولی خدا امام رضا(ع) دفاع کرد و در سن 28 سالگی پس از تحمل رنج های فراوان و دیدن داغ بیست و هشت تن از عزیزان خود، در قم مسموم شد و همانجا دارفانی را وداع کرد.

    5- تلاش و پشتکار فراوان

    درس دیگری که دختران ما می توانند از این بانوی ارجمند بگیرند این است که ایشان خود با تلاش و پشتکار خویش به این مقام دست یافته اند، زیرا امام کاظم(ع) دختران دیگری هم داشت ولی هیچ کدام شان به چنین درجه ای نرسیدند.

    کوتاه سخن آنکه عواملی همچون تابع خانواده بودن، علم و دانش بسیار، شجاعت و دلیری، حمایت از حریم ولایت، تلاش و پشتکار بی حد و حصر و صدها دلیل دیگر، ما را به سمت الگوپذیری از این بانوی یگانه می کشاند. به امید آنکه بتوانیم از ادامه دهندگان راهشان باشیم.

    بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد. درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.

    حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که علامه مجلسی در اینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است». 

     

    موضوعات: روایات اهل بیت(ع), فاطمه معصومه(ع)  لینک ثابت
    [شنبه 1396-05-07] [ 03:48:00 ب.ظ ]

    شبهه وصیّت موسی بن جعفر(ع)بر عدم ازدواج فاطمه معصومه (س) ...

     

    شبهه وصیّت موسی بن جعفر(ع)

    یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!

    ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علی رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.

    موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.

    در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی شود.

    ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می کنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و … را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیَّتی … اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی … و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ … وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ… شاهد می گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده ام… (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می دهد و اگر خواست رد کند، رد می کند.

    در این وصیت نامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام می دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد.

    بنابراین نظریه یعقوبی بی اساسی است و نمی توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته اند.

    منابع:

    حیات حضرت معصومه قم، سید حیدر مهدی، 1983، حیدرآباد، 100صفحه.

    .حیات الست، شیخ مهدی منصوری، م 1406، چاپ 1380 ه، قم.

    موضوعات: فاطمه معصومه(ع)  لینک ثابت
    [پنجشنبه 1396-05-05] [ 02:04:00 ب.ظ ]

    دهه کرامت گرامی باد ...

    دهه کرامت مبارک

    موضوعات: تبریک  لینک ثابت
     [ 01:57:00 ب.ظ ]

    چگونه انتقاد کنیم؟ (2) ...

    4-      انتقاد غیر مستقیم:

    تا حد ممکن #انتقادها را به صورت غیر مستقیم بگوییم. وقتی همسرمان دیروز کار خوبی انجام داده و امروز کار بدی کرده بهتر است به جای بیان اشتباهش، کار خوب دیروز را به یادش بیاوریم. مثلا مردی به رابطه با وقار همسرش با نامحرم حساس است و در مهمانی روز گذشته باوقار و امروز بدون وقار ظاهر شده است. در اینجا دو برخورد میتوان داشت؛ یکی اینکه: چرا امروز وقارت را حفظ نکردی؟ دیگری اینکه: دیروز خیلی از دستت خوشحال شدم چرا که بهتر از امروز وقارت را رعایت کردی. به طور حتم شیوه دوم تاثیر بیشتری خواهد داشت؛ چرا که علاوه بر انتقاد، نوعی تشویق را با خود همراه دارد که تاثیر سخن را بیشتر می کند.

    5.      میزان انتقاد:

    #انتقاد های پشت سر هم ممکن است موجب حساسیت همسرمان شود، ما را فردی عیب جو که مدام دنبال نقص های او می گردیم تصور کند.( امام سجاد ع: زیاد نصیحت کردن موجب تهمت است.) با بوجود آمدن این احساس دیگر همسرمان گرایش دوستانه ای را در انتقاد حس نمیکند.

    6.      گفتن خوبی ها در کنار عیب ها

    خوبی ها و بدی ها را باید کنار هم دید. اگر کسی عیب گوی خوبی باشد و از خوبی ها غفلت کند، کم کم تاثیر کلامش از بین میرود. لذا قبل و بعد از گفتن عیب خوبی های همسرمان را هم یاد آور شویم و او را با سبب آنها ستایش کنیم.

    7.      قالب انتقاد:

    همیشه لازم نیست با کلام #انتقاد را مطرح کنیم گاه می تواند در قالب نامه باشد. گاه با رفتار صحیح از طرف ما رفتار اشتباه اورا گوشزد میکنیم.

    8.      نیت انتقاد:

    انتقاد، تنهاو تنها باید برای اصلاح عیب همسر بیان شود. اگر عیب همسر را پیدا کرده و از آن در مواقعی استفاده کنیم که با او دچار اختلاف شده ایم علاوه بر اینکه از نظر معنوی ضربه سهمگینی به خود زده ایم، رابطه خود و همسرمان را هم به مرز دشمنی رسانده ایم.(امام صادق ع: دورترین حالت بنده از خدا آن است کسی با دیگری دوست شود و لغزشهای او را نگاه دارد تا روزی به وسیله آن دوستش را سرزنش کند.)

    ادامه دارد….

    برگرفته از کتاب تا ساحل آرامش/ ج1

    موضوعات: روایات اهل بیت(ع), اصلاح فی ما بین, همسرداری  لینک ثابت
     [ 01:31:00 ق.ظ ]

    چگونه انتقاد کنیم؟ (1) ...

    انتقاد پذیری

     

     

     

    درزندگی تمامی ما انسانها اتفاقاتی رخ میدهد که مجبور به انتقاد میشویم و چقدر زیباست که انتقاد پذیر باشیم و خوب انتقاد کنیم و به جا.

    اما انتقاد اگر در مسیر درست و با حسن نیت باشد باعث رشدو تعالی زندگی فردی واجتماعی و خانوادگی خواهدشد. در ذیل به نکاتی در رابطه با انتقاد اشاره میکنیم:

    1.      زمان انتقاد

    بهترین زمان برای انتقاد وقتی است که همسر آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن را داشته باشد. به عنوان مثال انتقاد در زمانی که همسر از کار روزانه خسته است، در اوج عصبانیت، در هنگام ناراحتی از مساله ای و … کار چندان درستی نیست.بدون این آمادگی ممکن است این انتقاد نه تنها سازنده و مفید نباشد بلکه باعث ایجاد تنش در زندگی گردد. گاه ممکن است برای بدست آوردن موقعیت مناسب، انتقادی را گاه تا چند روز یا چند هفته یا چند ماه با تاخیر بیاندازیم البته  این به آن معنا نیست که بی کار نشسته و منتظر فرصت باشیم بلکه گاهی  باید خودمان زمینه را برای فرصت های خوب برای انتقاد آماده کنیم.

    2.      مکان انتقاد

    اگر با انتقاد به دنبال تغییر همسرتان هستید، در جمع به او انتقاد نکنید؛ زیرا بسیاری از افراد حتی آنان که مشتاق شنیدن عیب های خود هستند از انتقاد در جمع گریزان هستند و این امر ممکن است موجب عصبانیت و واکنش منفی آنان گردد.

    برخی، عقده های خود را به بهانه انتقاد خالی میکنند؛ یعنی در جمع عیب فرد را می گویند تا شخصیت او را خرد کنند بعد هم اسم آن را انتقاد می گذارند.

    3.      زبان انتقاد

    اگر انتقاد را اهداء عیب به همسر بدانیم،( امام صادق ع: محبوب ترین برادرانم در نزد من کسی است که عیب هایم را به من هدیه دهد.) باید در هنگام انتقاد رویی گشاده،گفتاری دوستانه و لحنی مهربانانه داشته باشیم. در غیر این صورت انتقاد تاثیر خود را نخواهد گذاشت. برخی انتقاد خود را با زبان سرزنش آمیز مطرح می کنند. این کار بیش از این که شخص راتغییر دهد، ناراحت می کند؛ پس باید مراقب بود تا انتقاد ما شکل زخم زبان یا سرزنش به خودنگیرد.

     ادامه دارد…….

    برگرفته از کتاب تا ساحل آرامش/ محسن عباسی ولدی

    موضوعات: روایات اهل بیت(ع), اصلاح فی ما بین, همسرداری  لینک ثابت
     [ 01:17:00 ق.ظ ]