ابوالفضل علمدار
به وبلاگ من خوش اومدید.





بهمن 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



کاربران آنلاین

  • متین
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • مرضیه کرنوکر

خبرنامه



رتبه


    آمار

    • امروز: 22
    • دیروز: 26
    • 7 روز قبل: 254
    • 1 ماه قبل: 397
    • کل بازدیدها: 46746

    روش ترویج اسلام ...

    علامه بزرگ سيّد شرف الدّين جبل عاملي صاحب كتاب «المراجعات» مي گويد: يكي از مسيحيان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: مي خواهم مسلمان شوم، وظيفه ام چيست؟
    گفتم: دو ركعت نماز صبح بخوان و سه ركعت نماز مغرب.
    گفت: مسلمانان هفده ركعت نماز مي خوانند!
    گفتم: مسلماني آنها يك مقدار قوي شده است، از اين رو پيامبر اسلام براي تازه مسلمانان، بنابر نقل تواريخ، دو ركعت نماز صبح و سه ركعت نماز مغرب مي خواندند، اكنون كه شما مسلمان شده ايد، همين اعمال را انجام بدهيد كافي است.
    كم كم اين شخص تازه مسلمان، قوي شد، و به مساجد مي رفت و مانند ساير مسلمانان، نمازهاي پنجگانه را به جا مي آورد.
    تا اينكه ماه رمضان فرارسيد، ايشان سراسيمه نزد من آمد و گفت: آيا من هم بايد روزه بگيرم؟
    گفتم: خير، روزه مربوط به كهنه مسلمان ها است، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولاني كه از بعثت پيامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
    گفت: مي خواهم روزه بگيرم.
    گفتم: هر اندازه كه آمادگي داري روزه بگير.
    همين روش باعث گرديد كه در سال دوّم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اكنون او از مسلمانان نيرومند لبنان است، نماز شبش ترك نمي شود، و مهمترين بودجه ها و كمبودهاي مالي جنوب لبنان (مركز شيعه نشين) را او تأمين مي كند.
    آري هنگامي كه پيامبر7 معاذبن جبل را براي ارشاد مردم، به يمن فرستاد به او فرمود: يا معاذ بشر و لاتنفر، يسر و لاتعسر.
    «اي معاذ! با بشارت و چهره شاد و گشاد با مردم روبرو شو، (و كاري را كه موجب فرار مردم از اسلام گردد انجام نده) آسان بگير و سخت نگير»

    موضوعات: اخلاق پسندیده, پای درس بزرگان, مسمانان در سراسر دنیا  لینک ثابت
    [جمعه 1396-11-20] [ 11:42:00 ب.ظ ]

    خاطره ای تلخ ...

     استاد قرائتی می گوید:

    هفت ساله بودم كه به يكى از مساجد كاشان رفتم ، در صف اوّل نمازجماعت ايستاده بودم كه پيرمردى مرا گرفت و مثل گربه به عقب پرتاب كرد و گفت : بچه صف اوّل نمى ايستد! و اين در حالى بود كه با بى احترامى هم جايى را غصب كرد و هم ذهن كودكى را نسبت به نماز و مسجد منكدر كرد.
    پس از گذشت سالها هنوز آن خاطره تلخ در ذهنم مانده است .

    موضوعات: پای درس بزرگان  لینک ثابت
     [ 11:39:00 ب.ظ ]