جابر بن اسماعيل از امام صادق و آن حضرت از پدرش عليهما السّلام روايت كرده:
مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال كرد در مورد شب زنده دارى به خواندن قرآن يا تلاوت قرآن در نماز،
آن حضرت به او فرمود:
“بشارت باد تو را، هر كس يك دهم از شب را با اخلاص براى خداوند و تحصيل پاداش او نماز كند، خداوند تبارك
و تعالى به فرشتگان خود گويد: به عدد آنچه از دانه و برگ و درخت و نيز به عدد هر شاخ و برگ خرما و هر چه
از گياهان كه شب در چراگاهها ميرويد براى اين بنده من (كه يك دهم شب را نماز كرده) از حسنات ثواب و پاداش
بنويسد و هر كس يك نهم شب را نماز كند، خداوند او را ده دعاى اجابت شده و قبول يافته عطا فرمايد، و در روز
قيامت نامه اعمالش را بدست راست او دهد، و هر كس يك هشتم از شب را نماز كند، خداوند متعال ثواب و پاداش
شهيد صابرى كه با صدق نيّت در راه خدا جهاد كرده باو عطا فرمايد، همچنين شفاعتش را در مورد اهل بيت و
خانواده اش بپذيرد، و هر كس يك هفتم شب را نماز كند، روز برانگيخته شدن در حالى از گور خود بيرون آيد
كه چهرهاش همچون ماه در شب چهارده زيبا و درخشان باشد تا اينكه همراه با كسانى كه از عذاب و هول قيامت
ايمن هستند از صراط بگذرد و هر كس يك ششم شب را نماز كند نام او را در زمره توبه كنندگان حقيقى نويسند
و همه گناهان گذشتها ش را بيامرزند، و هر كس يك پنجم شب را نماز كند در خيمه و بارگاه حضرت ابراهيم خليل
در بهشت همنشين و انيس او باشد، و هر كس يك چهارم شب را نماز كند در صف اوّل رستگاران باشد تا وقتى كه
همچون تند بادى از صراط عبور كند، و بدون حساب وارد بهشت شود. و هر كس يك سوّم شب را نماز كند فرشته
اى نباشد مگر اينكه به منزلت و مقام او نزد خداوند عزّ و جلّ رشك برد و آن را آرزو كند. و به او بگويند: از هر
يك از درهاى هشتگانه بهشت كه خواهى وارد شو، و هر كس نيمى از شب را نماز كند اگر هفتاد هزار بار همه زمين
را پر از طلا كرده و به او دهند باز هم با پاداش او برابرى نخواهد كرد، و پاداشى كه بواسطه عبادت شبانه اش نزد
خداوند متعال دارد، بيش از ثواب آزاد كردن هفتاد بنده است كه همگى از فرزندان اسماعيل باشند، و هر كس
دو سوّم شب را نماز كند پاداش او از حسنات بقدر ريگهاى درهم فشرده بيابان است كه كمترين آن حسنات ده بار
سنگينتر از كوه احد باشد، و هر كس يك شب كامل نماز كند در حالى كه كتاب (قرآن) خداوند عزّ و جلّ را تلاوت
كند و گاه در ركوع باشد و گاه در سجود و گاه به ذكر پردازد، چندان ثواب به او عطا كنند كه كمترين آن اين باشد
كه از گناهان خود بدر آيد همچون روزى كه مادرش او را زاده است و براى او به عدد مخلوقات خداوند عزّ و جلّ
از حسنات منظور كنند و همانند آن درجاتش را نيز بالا برند، و در گور او چراغى برافروزند كه پيوسته روشن باشد
و گناه و حسد را از دل او جدا و بيرون كنند، و از عذاب قبر ايمن گردد، و به او براتى دهند كه از آتش دوزخ آزاد است،
و در حالى كه از عذاب آخرت ايمن است از گور خود برانگيخته شود، و پروردگار تبارك و تعالى به فرشتگان خود فرمايد:
فرشتگان من بنده مرا بنگريد كه بخاطر رضاى من شبى را بيدار بوده و عبادت كرده است او را در فردوس جاى دهيد، و در
آن بهشت صد هزار شهر باشد كه در هر شهرى همه آنچه كه نفسها آرزو و خواهش آن را دارند و چشمها از ديدن آن لذّت
مى برد و به خاطرها خطور نمى كند، در آنجا برايش فراهم باشد، و اين جمله غير از آن پاداشهائى است كه نزد خود برايش
مهيّا ساخته ام از كرامتهاى بيشمار و نعمتهاى زياده بر استحقاق و همچنين مرتبه و قرب و نزديكى مقام.
ترجمه من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 164-165