حسن صيقل مى ‏گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏ فرمود: همانا دوست على عليه السّلام جز حلال نخورد،

زيرا سرور و مولاى او چنين بود، و دوست عثمان پروايى ندارد كه حلال بخورد يا حرام، زيرا سرور او چنين بوده

است. امام عليه السّلام به سخن پيرامون على عليه السّلام بازگشت و گفت: هان، سوگند به آنكه جان على را ستاند او از

دنيا حرامى نخورد- چه كم و چه زياد- تا آن گاه كه از دنيا برفت، و هيچ گاه دو كار برايش پيش نيامد كه هر دو طاعت

از خدا بود مگر آنكه همان را برمى‏ گزيد كه بر تن او سخت‏تر بود، و هرگز رويداد دشوارى براى پيامبر صلّى اللَّه عليه

و آله و سلّم پيش نيامد مگر آنكه بر پايه اعتماد به على عليه السّلام او را در پى انجام آن كار مى‏ فرستاد، و هيچ كس

در ميان امّت، جز على عليه السّلام، توان انجام كارهاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را نداشت، و او چنان عمل

مى‏ كرد كه گويى بهشت و دوزخ را مى‏ بيند. او هزار بنده را از اصل مال خود آزاد كرد كه حاصل كدّ يمين و عرق

جبين او بود، و آن را براى خشنودى خدا و رهايى از آتش انجام مى‏ داد، و طعام او نبود مگر سركه و زيت، و شيرينى

او همان خرمايى بود- اگر آن را مى‏ يافت- و جامه كرباسى بر تن مى‏ كرد و اگر بلند بود قيچى طلب مى‏ كرد و افزوده

آن را مى ‏بريد.


بهشت كافى / ترجمه روضه كافى ؛ ص209

 

موضوعات: روایات اهل بیت(ع)  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...