ابوالفضل علمدار
به وبلاگ من خوش اومدید.





آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30



کاربران آنلاین


خبرنامه



رتبه


    آمار

    • امروز: 92
    • دیروز: 15
    • 7 روز قبل: 250
    • 1 ماه قبل: 1847
    • کل بازدیدها: 61019

    شادی در قرآن ...

     

    آیات قرآن، در فرازهای مختلفی خنده و سپس سرور و شادمانی را مورد توجه قرار داده است. ابتدا خنده و گریه را از سوی خدا دانسته و می­فرماید:

    «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى» (نجم، 43)؛ «و هم اوست که می­خنداند و می­گریاند». زیرا تمامی اسباب خنده و گریه در اختیار اوست و خداوند خالق همه آنهاست. در پی آن به خنده مؤمنان در قیامت اشاره می­کند.

    شادی

    در فرازی دیگر سرور و شادی را مطرح کرده، و جلوه­های مختلف آن را بیان می­نماید. نخست ایمان به تقدیر الهی را مانع شادمانی و بی­قراری بیجا دانسته، سپس خوشیها و شادیهای ناپایدار و جاودان را معرفی می­کند: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ» (یونس، 58)؛ «بگو به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هرچه گرد می­آورند بهتر است».

    به دنبال آن از شادیهای بیجا و آثار شوم آن سخن می­گوید و خوشیهای روبنایی را با نگاهی یک سویه به نعمتهای الهی بیان می­کند: «وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ» (روم، 36)؛ «و چون مردم را رحمتی بچشانیم، بدان شاد می­گردند و چون به [سزای] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمه­ای به ایشان برسد، به ناگاه نومید می­شوند».

    آن­گاه خوشحالی و فرح مؤمنان و دین باوران را در سرای فردوس و بهشت برین خداوندی توصیف کرده، می­فرماید: «فَأَمَّا الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ» (روم، 15)؛ «اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده­اند، در گلستانی، شادمان می­گردند».

    ادامه »

    موضوعات: نکته ای از قرآن  لینک ثابت
    [سه شنبه 1398-07-23] [ 10:53:00 ب.ظ ]

    قرآن و شیطان ...

    موضوعات: نکته ای از قرآن  لینک ثابت
    [چهارشنبه 1396-09-15] [ 12:35:00 ق.ظ ]

    وبالوالدین احسانا.... ...

    والدین در آیه چه کسانی هستند؟
    در تفسير عياشى در ذيل آيه” وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً …"، از سلام جعفى از امام ابى جعفر (ع)، و از ابان بن تغلب از امام

    صادق (ع) روايت آورده كه فرمودند: اين آيه شريفه در باره رسول خدا (ص) و على (ع) نازل شده (مى‏فرمايد امت اسلام

    بايد به دو پدر خود رسول خدا (ص) و على (ع) احسان كنند) 
    آن گاه گفته: نظير اين مطلب در حديث ابن جبلة آمده، و آن گاه مى‏گويد: از رسول خدا (ص) روايت شده: كه والدين مسلمانان،

    من و على هستيم.


    [توضيحى در مورد روايت نبوى (ص):” من و على والدين مسلمين هستيم"]


    مؤلف قدس سره: بحرانى در تفسير برهان بعد از نقل اين حديث مى‏گويد: اين معنا را صاحب كتاب الفائق نيز روايت كرده است .
    عياشى، اين معنا را از ابى بصير و ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (امام صادق) (عليهم السلام) ، و ابن شهر آشوب از أبان، از ابى جعفر (ع) روايت كرده‏اند، و آنچه در اين روايات آمده جزء باطن قرآن است، به آن معنايى كه ما در بحث پيرامون محكم و متشابه در جلد سوم عربى اين كتاب براى باطن قرآن كرديم.


    آرى پدر و يا والد به معناى آن كسى است كه مبدأ بشرى وجود انسان باشد، و مسئوليت تربيت او را به عهده داشته باشد، بنا بر اين معنا، پس معلم آدمى و مربى كمالات او نيز پدر او است، و بنا بر اين مثل رسول خدا و حضرت امير المؤمنين (عليهما افضل الصلاة و السلام) از هر كس ديگرى و حتى از پدر جسمانى او سزاوارتر به اينند كه براى مؤمن پدر باشند، مؤمنى كه به وسيله آن دو بزرگوار هدايت يافته از انوار علوم و معارفشان اقتباس نمودند، زيرا پدر جسمانى به جز مبدأ بودن براى هستى او و تربيت جسم او دخالتى در هستى او ندارد، ولى پيامبر و ولى خدا جان او، و آدميت او و آخرت و معنويت او و كمالات درونى او را تربيت مى‏كنند، پس به پدر بودن سزاوارترند، و آياتى كه در قرآن سفارش والدين را به اولاد مى‏كند بر حسب باطن شامل اين دو بزرگوار نيز مى‏شود، هر چند كه به حسب ظاهر دو پدر جسمانى شمرده نمى‏شوند.


    ترجمه الميزان، ج‏4، ص: 567

     

    موضوعات: نکته ای از قرآن, نیکی به والدین  لینک ثابت
    [پنجشنبه 1394-05-01] [ 09:27:00 ب.ظ ]


     
     

     
     
    مداحی های محرم