پس چرا یار نیامد | ... |
سالها منتظر سیصد و اندی یار است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سلام. خدا قوت.
در این ماه عزیز به نیابت از من هم استغفار کنین.
زیر سایه آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عاقبت بخیر باشید.
التماس دعای ویژه.
امان نداد مرا این غم و به جان افتاد
میان سینه ام این درد بی امان افتاد
به راه روی زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان افتاد
چنان به سینه ی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد
کشیده ام به سر خود عبا و می گویم
بیا جواد که بابایت از توان افتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان افتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران افتاد
به روی ناقه ی عریان نشسته ، خوابیده
وغرق خواب پدر بود ناگهان افتاد
گرفت پهلوی خود را میان شب ناگاه
نگاه او به رخ مادری کمان افتاد
دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان افتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونه ی زهرا ترین نشان افتاد
رسید زجر و پی خود دوان دوانش بُرد
که کار پنجه ی زبری به گیسوان افتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان افتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان افتاد
شعر از حسن لطفی
شهادت مولای غریبان بر شما تسلیت باد…
سلام علیکم خیلی ازمطالب شما لذت بردم ان شاءالله در پناه امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف موید ومنصور باشید
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1395-08-09] [ 11:48:00 ق.ظ ]
|