ابوالفضل علمدار
به وبلاگ من خوش اومدید.





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



کاربران آنلاین

  • متین
  • گلپونه
  • زفاک
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • فطرس
  • سمیه صالحی

خبرنامه



رتبه


    آمار

    • امروز: 49
    • دیروز: 41
    • 7 روز قبل: 134
    • 1 ماه قبل: 518
    • کل بازدیدها: 46908

    قسم دادن مردم در باره غدير خم‏ ...

     

    و از آن جمله است آنچه اسماعيل بن عمير (بسندش) از طلحة بن عميره روايت كرده كه گفت:

    على عليه السلام مردم را در باره گفتار رسول خدا (ص) كه فرمود: «هر كه من مولاى او هستم على فرمانروا

    و مولاى او است» سوگند داد (كه هر كه آن را شنيده گواهى دهد) پس دوازده نفر از انصار گواهى دادند،

    و انس بن مالك كه در ميان مردم بود گواهى نداد، أمير المؤمنين عليه السلام فرمود: اى انس! گفت: بله،

    فرمود: چه چيز جلوگيرى كرد تو را و مانع از اين شد كه گواهى دهى با اينكه تو هم شنيدى آنچه اينان شنيدند؟

    گفت: اى امير مؤمنان سالمند و پير شده‏ام و فراموش كرده‏ام! أمير المؤمنين عليه السلام گفت: بار خدايا اگر

    اين مرد دروغ ميگويد او را بيك سفيدى- يا فرمود: بيك پيسى- (در سرش) دچار كن كه عمامه (و آنچه بر سر بندد)

    آن را نپوشاند، طلحة (راوى حديث) گويد: خدا را گواه ميگيرم كه سفيدى را (پس از زمانى) در ميان دو چشمش ديدم.

     

     

    الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏1، ص: 353

    موضوعات: امام علی (ع)  لینک ثابت
    [دوشنبه 1395-06-29] [ 09:58:00 ب.ظ ]

    على عليه السّلام از شاهدان بر مردم‏ ...

    فرمود: شما را بخدا قسم مى‏دهم، آيا مى‏دانيد كه خداوند در سوره حج چنين نازل كرد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ

    اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي

    الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ‏

    إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ، فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ

    وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ[1]، «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ركوع و سجود بجا

    آوريد و پروردگار خود را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد به اميد آنكه رستگار شويد. در راه خدا آن طور كه سزاوار است

    جهاد كنيد. او شما را برگزيد و در دين بر شما سختى قرار نداد، دين پدرتان ابراهيم كه از قبل شما را مسلمان ناميد، و

    در اين باره تا پيامبر شاهد بر شما باشد و شما شاهدان بر مردم باشيد. نماز را بپا داريد و زكات را بپردازيد و به كمك

    خداوند خود را از معصيت باز داريد. او صاحب اختيار شماست و خوب صاحب اختيار و خوب يارى‏كننده‏اى است».

    (وقتى اين آيه نازل شد) سلمان بپا خاست و عرض كرد: يا رسول اللَّه، اينان چه كسانى هستند كه تو بر آنان شاهدى

    و آنان بر مردم شاهدند، و خداوند آنان را برگزيده و در دين بر آنان سختى قرار نداده، همان كه دين پدرشان ابراهيم

    است؟ فرمود: از اينان فقط سيزده نفر قصد شده و هيچ كس ديگرى از امت قصد نشده است. سلمان پرسيد:

    يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما؟ فرمود: «من و برادرم و يازده نفر از فرزندانم».

     

    حاضرين در مجلس گفتند: آرى بخدا قسم.

     

    أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص: 298



    موضوعات: امام علی (ع)  لینک ثابت
     [ 09:55:00 ب.ظ ]

    نمايش ابليس در روز غدير خم‏ ...

     

    از جابر از امام باقر (ع) فرمود: چون رسول خدا (ص) در روز غدير دست على (ع) را گرفت ابليس در ميان لشكر خود

    چنان فرياد و شيونى كشيد كه در بيابان و دريا كسى از آنان نماند جز اينكه گرد آمد و گفتند اى آقا و مولا چه بر سر

    شما آمده ما هرگز شيونى از تو هراسناكتر از اين شيون نشنيديم.

    در پاسخ آنان گفت اين پيغمبر كارى كرد كه اگر براى آنان درست درآيد و مجرى شود هرگز خدا نافرمانى نشود.

    گفتند اى آقا تو آدم را (در بهشت) فريب دادى و چون منافقان گفتند كه آن حضرت از روى دل‏خواه و هواى نفس سخن

    ميگويد و يكى بديگرى گفت آيا نه بينى كه دو چشم آن حضرت در سرش ميچرخد و گويا ديوانه شده و مقصودشان رسول

    خدا (ص) بود، ابليس فرياد شادى برآورد و دوستانش جمع شدند و گفت آيا ندانيد كه من پيش از اين براى آدم در مقام

    برآمدم؟ گفتند چرا گفت آدم عهد شكست و بخدا كافر نشد و اينان عهد شكستند و برسول خدا (ص) كافر شدند.

    و چون رسول خدا (ص) وفات كرد و آن مردم جز على را بامامت برپا داشتند شيطان تاج شاهى بر سر نهاد و منبرى بر پا

    داشت و بر پشتى تكيه زد و نشست و همه يارانش را از سواره و پياده فراهم نمود و بآن‏ها گفت شادى كنيد كه ديگر خدا

    فرمانبردارى نشود تا امام ظهور كند.

     

    و امام باقر (ع) اين آيه را خواند (20- سبا) و هر آينه ابليس پندار خود را در آنها پاى بر جا و اجراء كرد و از او پيروى

    كردند جز دسته‏اى از مؤمنان- امام باقر (ع) فرمود تاويل اين آيه همان‏گاه بود كه رسول خدا (ص) وفات كرد و گمان

    و پندار ابليس همان گاه بود كه برسول خدا (ص) گفتند راستى كه بدل‏خواه سخن مى‏گويد و ابليس در باره آنها گمانى

    برد و گمان خود را بر جاى خود نشاند و درست درآورد.

    شرح-

    از مجلسى «ره»- قوله‏ «و قال احدهما لصاحبه»

    - يعنى ابا بكر و عمر بودند كه با همديگر اينسخن را گفتند و بمقام پيغمبر (ص) چنين گستاخى كردند.

     

    الروضة من الكافي يا گلستان آل محمد / ترجمه كمره‏اى، ج‏2، ص: 283




    موضوعات: امام علی (ع)  لینک ثابت
     [ 09:51:00 ب.ظ ]